ترنم بارون
|
اگر قابل باشم به آستان بوسیِ شاه نجف مشرفم......! حلالم کنید!
[ یکشنبه 91/6/19 ] [ 11:27 عصر ] [ همیشه و هنوز من ]
[ ]
امروز باز هم دیدمت فقط چند ثانیه و بعد از آن ....... . . . تمام عمر دوسال و اندی در کنارت بودن، تمام عمر دوسال و اندی در هوایت نفس کشیدن، تمام عمر دوسال و اندی چشمانت را غرقه شدن، از جلوی چشمانم گذر کرد... آشنای روز های دور؛ عمریست عادت کرده ام، آرزوهایی که نمی توانم داشته باشم را به دیگران می سپارم!! به آنهایی که شاید لیاقت بیشتری دارند....... داشتن تو هم از همان آرزوهاست ولی از صمیم قلب برایت امیدوارم به همان بهترینی که سهراب گفت برسی.......!!! سبز باشی................
پ.ن:بهترین چیز رسیدن به نگاهی ست که از حادثه عشق ترست....!!! پ.ن:به تو که شاید دیگر مخاطب خاص اینجا نباشی....!!!
[ جمعه 91/6/10 ] [ 5:25 عصر ] [ همیشه و هنوز من ]
[ ]
آرامش عجیبیِ ِکه در هوای سرزمین خودت نفس بکشی!! که بی دغدغه خودت باشی ......!! که بی دغدغه...........
پ.ن: این روزها هرچند دل خسته و غمگین اما در پناه سرزمین ِ عزیزم ایران نفس میکشم!!! [ یکشنبه 91/6/5 ] [ 12:10 عصر ] [ همیشه و هنوز من ]
[ ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |